پس برگشتم. بعد از موفقیت اخیر با خانم کارگردان می توانم به انجام کاری فکر کنم که هرگز اتفاق نیفتاده است. در مورد باشگاه چطور؟ دوربین را برداشتم، کس مالی متحرک آن را با پول سریع پر کردم و درآوردم. فکر می کنم ایده خوبی بود، زیرا کلوپ پر از دختران 18 ساله بود. خیلی خوب بود که دیدم بیشتر دخترها مشکلی با من نداشتند. من روی استراتژی اثبات شده مرد شرط بندی کردم و شروع به معاشقه با او کردم و این شانس موفقیت من را افزایش داد. ساده اما نه. خیلی طول کشید تا بالاخره تونستم یه دختر خیلی بامزه بگیرم که سینه های قشنگشو بهم نشون بده. من را برای حرکت بعدی تشویق کنید و سپس لنکا هجده شگفت انگیز را کشف کردم. او زمزمه کرد، تا اینکه توانست مرا متقاعد کند که می توانم او را به قیمت 15000 CZK لعنت کنم. این یک تجربه بود و دختر واقعا عالی بود. من هنوز نمی توانم آن را باور کنم، اما تصور کنید که دارم با او در یک باشگاه رابطه جنسی دارم. شب گذشته است و من احساس می کنم خیلی عاشق لنکا هستم. در عوض خودتان آن را ببینید.